الهي «وَحَفِظْتَنى فِى الْمَهْدِ طِفْلاً صَبِياً وَرَزَقْتَنى مِنَ الْغِذآءِ لَبَناً مَرِياً وَعَطَفْتَ عَلَىَّ قُلُوبَ الْحَواضِنِ وَکَفَّلْتَنى الاُْمَّهاتِ الرَّواحِمَ وَکَلاَْتَنى مِنْ طَوارِقِ الْجآنِّ وَسَلَّمْتَنى مِنَ الزِّيادَهِ وَالنُّقْصانِفَتَعالَيتَ يا رَحيمُ يا رَحْمنُ حتّى اِذَا اسْتَهْلَلْتُ ناطِقاً بِالْکَلامِاَتْمَمْتَ عَلَىَّ سَوابغَ الاِْ نْعامِ وَرَبَّيتَنى زايداً فى کُلِّ عامٍ حَتّى إ ذَا اکْتَمَلَتْ فِطْرَتى؛ و در حال طفوليت و خردسالى در گهواره محافـظـتـم کـردى و روزيـم دادى از غـذاهـا شـيـرى گـوارا و دل پرستاران را بر من مهربان کردى و عهدهدار پرستاريم کردى، مادران مهربان را و از آسيب جنيان نـگـهـداريـم کـردى و از زيـادى و نقصان سالمم داشتى پس برترى تو اى مهربان و اى بخشاينده تا آنگاه که لب به سخن گشودم و تمام کردى بر من نعمتهاى شايانت را و پرورشم دادى هـرسـاله زيـادتـر از سـال پـيـش تـا آنـگـاه کـه خـلقـتـم کامل شد...»
پروردگار مهربان من! اباعبداللهالحسين(ع) در دعاي عرفه از نحوه آفرينش انسان در ۱۴۰۰ سال پيش سخن ميگويد که انسان را به شگفتي وا ميدارد و گويي از پزشکان همعصر ما نيز چنان پيشتر رفته است که براي درک آنچه حضرتش بيان کرده است، زماني طولاني به تفکر و تحقيق نياز دارند. الهي هر انساني با نگاه به الطافي که از کودکي تا بزرگسالي به او عطا کردهاي در مييابد که لطف تو از ازل تاکنون شامل حالش بوده است و حال اينکه بسياري از افراد چنين الطاف و نعماتي را ناديده گرفته يا از آنها غافل بودهاند. حال آنکه تو هميشه نسبت به بندگانت بينا بودهاي و حتي لحظهاي از يادشان غافل نبودهاي که اگر غير از اين بود، از هستي ساقط شده بودند.
معبودا، از دوران طفوليت و خردسالي همواره از بندگانت به انحاي گوناگون محافظت کردهاي و ما هميشه از اين موضوع غافل بوديم و از بروز هر حادثهاي ولو ناچيز، سر به شکايت ميگذاريم و به درگاهت فغان سر ميدهيم، غافل از بلاهاي بسيار و بزرگي که تو از سر ما گذراندهاي و چشم ما از ديدن آنها نابيناست.
ائمه معصومين(ع) فرمودهاند که حتي به اندازه يک چشم بر هم زدن، انسان از لطف و عنايت خداوند متعال بيبهره نيست، پس چگونه است که انسان قدر اين نعمت نميداند و سر به طغيان و گردنکشي برميافرازد؟ چگونه است که قدر نعماتي همچون پدر و مادر که فرزند را از جان خويش بيشتر دوست دارند نميداند و آنان را ناديده ميگيرد؟ الهي چگونه است که حتي با مشاهده افرادي که دچار بيماريهاي صعبالعلاج هستند و از درد و رنج و ناراحتي به خود ميپيچند و از معلوليت رنج ميبرند، به خود نميآيد و شکر نعمت به جا نميآورد؟
خداوندا! چرا ما انسانها از قدرت همچون تويي که نعمت به ما عطا کردهاي غافل هستيم و از اينکه ميتواني در يک چشم بر هم زدن نعمت را به نقمت تبديل کني، با خيال آسوده که ناگزير از اعتماد به نيکويي و حسن تو است ميگذريم.
حقا که چنين بندگاني سزاوار نابخشوده شدن هستند و در برابر همه نعمات بسياري که به آنها عطا کردهاي بايد پاسخگو باشند و چنانچه استفاده نادرست از آن کرده باشند بايد در برابر کردار ناصواب خود طعم عذاب را بچشند. ولي بارالها! تو مهربانتر از آني که بندگان پشيمان و عذرخواهت را عذاب کني و دست رد به حسن ظن آنان نسبت به خودت بزني. يا ارحمالراحمين! بر ما بندگان ببخش و به شکرگزاري و سپاس خود راهنماييمان کن تا از گزند آسيب و عذاب دنيوي و اخروي در پناه لطف و مرحمت تو در امان بمانيم. يا ربالعالمين.
منبع:روزنامه ی ایران